سه‌شنبه، دی ۰۹، ۱۳۸۲


دل پذير... دل پذير... دل پذير...
دلم براي آدماي دل پذير تنگ شده. بهتره بگم دلم واسه نقاب دل پذير آدما تنگ شده. جديدا خيلي سعي نمي كنن دل پذير باشن، دقت كرده ي؟ در حالي كه وقتي دلپذيرن دوست داشتنين. وقتي تو نگاهشون گيج و ويجي نيست. يه ذره بانمكن، يه ذره يخ.
من دلم شرمندگي ميخواد! چرا هيشكي جديدن شرمنده م نميكنه؟
همتون شعار ميدين. تابلو ميكنين كه اگه يه ذره خوبين همش واسه اينه كه جديدا يه كتابي خوندين. يا به هر حال با خودتون درافتادين.
دل پذير... دل پذير... دل پذير...
دل پذير ميشي؟
...


هیچ نظری موجود نیست: