يه آدم طاس ميتونه مو بكاره، ميتونه كلاه بذاره سرش، ميتونه كچل كنه كه معلوم نشه طاس هم بوده، ميتونه موهاي يه ور سرشو به اون ور داتيو بزنه، ميتونه با طاسيش احساس خوش تيپي كنه و به همين دليل دست به تركيب كله ش نزنه يا... ميتونه فقط يه آدم طاس باشه، به همين سادگي.
آدم ميتونه خودشو عالي، بي نظير، با روحيه، شجاع، بااستعداد، پاك، روشنفكر، بامعرفت، خوش قريحه، همه فن حريف و... نشون بده و يه بت هميشه در خطر سقوط باشه، ميتونه هم فقط خودش باشه، به همين دل پذيري.
اين كه چه قدر تو زندگي بدويم، ملاك نيست. مدت نفس تازه كردنامون بايد كوتاه باشه. بايد از جنس خودمون آدم باشيم، وگرنه به تن زندگيمون زار ميزنيم. در ضمن اين انتخاب خودمون بوده كه جامون اينجا باشه، وگرنه زندگي بين الاغها هم نبايد خالي از صفا باشه. خودشون كه راضي به نظر ميرسن!
دوشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر