پنجشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۴


صفحه زندگي ام صاف صاف است.
غباري از برگ لرزاني بلند نمي شود.
چكه آبي بركه اي را دايره دايره آشفته نمي كند.
ابري نخ نوري را از ادامه سفرش منصرف نمي كند.
جاده ها مثل خط كش صافند.
كوهها از هر طرف مثلثهاي متساوي الاضلاع.
خورشيد دايره اي پرگاركش.
كو آن عبور حادثه ساز؟
كه ميخي به ديواري بكوبد
و تصوير جديدي برپا كند...
تصويري از جايي زندگي تر از اينجا
از حالا...
كو؟