از بين انواع خشكياي روي زمين، از شبه جزيره خوشم مياد، از نظر "ارتباطي". خيلي متعادله به نظرم و خيلي حد نگه دار. نه خودشو اسير انواع و اقسام كشورو خاك كرده، كه خفتشو چسبيده باشنو مجال بهش ندن، نه مثل جزيره يه گوشه تك و تنها افتاده. ارتباطش در حد لازم و كافيه.
ارتباط آدم با آدمهاي ديگه هم در همين حد خوبه. بايد با ديگران بود، باهاشون زندگي كرد، دوستشون داشت، در كنارشون بود، ولي نبايد بينشون گم شد، طوري كه يادمون بره "يكي" هستيم، يكي بين بقيه.
در عين حال اينم بايد يادمون باشه كه چه خوشمون بياد و چه نه، بقيه وجود دارن. هميشه هم هستن و هيچ كدومشون به ميل ما نيست نميشن. ساحل آزادي دريايي ما هر چه قدر گسترده، به هر حال محدوده.
بايد استاد و فرود آمد
بر آستان دري كه كوبه ندارد
چرا كه اگر به گاه آمده باشي
دربان به انتظار توست و
اگر بي گاه
به در كوفتنت پاسخي نمي آيد.
احمد شاملو
جمعه، آذر ۱۴، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر