شنبه، دی ۰۶، ۱۳۸۲


وقت زلزله رودبار و منجيل كوچيك بودم خيلي. واسه همين مطمئنم بهترين كارو كردم: دست مامان و بابا رو گرفتم و بي سر و صدا وسط راهرو منتظر تموم شدنش موندم.



هیچ نظری موجود نیست: