هيچ تصوري دارين از آدمي كه يه نيمكره مغزش بزرگتر از اندازه طبيعي باشه و اون يكي نيمكره كوچكتر؟ شايد بگين ديوونس يا عقب مونده. شايد از تصورش بترسين، شايدم خنده تون بگيره. ولي اگه بشناسينش اونم از نزديك و طي ساليان، دوستش خواهيد داشت. خيلي زياد. چون خاص ترين آدميه كه ميشناسين. كاراش، عاداتش، حرفاش، ذوقاش، ترساش، محبت كردناش و خشم گرفتناش منحصر به فرده. فقط شبيه خودشه و با هيچ كس مقايسه نميشه. برعكس خيلي آدماي سالم كه ارزش دقيق شدن ندارن، كاملا به شناختنش مي ارزه. مرموز و عجيب.
اين آدمو ميشناسم و بسيار دوست دارم. حتي بهش و به طرز بودنش وابسته م. تنها چيزي كه در موردش آزارم ميده اينه كه نكنه بهش خيلي بد ميگذره؟
پ.ن. اگه يه مغازه چيني فروشي داشته باشين و تو يه حادثه تمام چينياتون بشكنه جز يكي (اون يه دونم چون تو دستتون بوده سالم مونده باشه)، باهاش چي كار مي كنين؟ ميشكنينش يا نگهش ميدارين؟
چهارشنبه، آذر ۰۵، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
اگه زنده موندم نگهش میدارم!
ارسال یک نظر