چهارشنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۲


ق.ن. من برگشتم!

من آزاديمو دوس دارم.
نه يه ذره، نه دو ذره...........كه خيلي خيلي زياد.
اون قدر كه به عزيزترين كسم هم نميدمش. حتي قرضي. و نه تنها كه نميدم، بلكه اگه ازم بخواد، ديگه نميتونه عزيزترين كسم باشه!
اووووووم. لذت بخشه. يه جورايي فوق العاده س. عزيزه. ميخوامش!
خيلي چيزا موقتين تو زندگي. خيلي حسا جوگرفتگين. اما يه سري چيزا هست كه مال خود آدمه. شايد حتي خونيه تا تربيتي. به هر حال نبايد گذاشت از دس برن. يكيشون همين آزاديه.
من ميدوم.
ميپرم.
جيغ ميزنم.
وراجي ميكنم.
به چيزايي كه رسمه اهميت بدن، اهميت نميدم.
به چيزايي كه ناديده ميگيرن، خيره ميشم چارچشمي.
آدما رو با ترازوي شخصي خودم وزن ميكنم.
.
.
.
من به آزاديم عاشقم!


هیچ نظری موجود نیست: