جمعه، آبان ۰۲، ۱۳۸۲


چقدر اين تهرانمون شلوغ شده اين روزا! آدم دلش نمي خواد پاشو از خونه بذاره بيرون. پر ماشين و دود و آدم. البته آدما بد نيستن. ديگه داريم عادت ميكنيم به اين وضع، اما گاهي آدم دلش ميخواد فرار كنه. از اين جا بره...اما كاش ميشد دلبستگيهامونم ببريم. مثل گلهاي بنفشه، تو ترانه فرهاد:



اي كاش آدمي وطنش را همچون بنفشه هاِ ميشد با خود ببرد هر كجا كه خواست


۱ نظر:

ناشناس گفت...

جالبه که من الان می دونم قراره در نهایت سر این شعر چه پستی بیاد